سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
☂ مهــر بــــــاران ☂
به وبلاگ * مهـــــر بــــاران* خوش آمدید.
سه شنبه 91 بهمن 10 :: 12:9 عصر ::  نویسنده : فاطمه

بنر تبریک میلاد پیامبر اکرم (ص) و میلاد امام صادق (ع)




موضوع مطلب :
دوشنبه 91 بهمن 9 :: 1:20 عصر ::  نویسنده : فاطمه

 

                                    

 

روزی پدر به پسرش گفت امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی :

اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری !

دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی !

سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !

پسر به پدر گفت : ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم ؟

پدر جواب داد :


اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .

و اگر با مردم دوستی کنی ، در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست .


درس اخلاقی :

خوشبختی ، چیزی است که در وجود شماست و از دیدگاه شما سرچشمه می گیرد .




موضوع مطلب :
یکشنبه 91 بهمن 8 :: 11:18 صبح ::  نویسنده : فاطمه

 

پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می‌کرد.

از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد : ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.

پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت :

من تو را کی گفتم ای یار عزیز

کاین گره بگشای و گندم را بریز

آن گره را چون نیارستی گشود

این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!

پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است !پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود...

 نتیجه گیری  مولانا از بیان این حکایت:‌

تو مبین اندر درختی یا به چاه                تو مرا بین که منم مفتاح راه


"مولانا"




موضوع مطلب :
یکشنبه 91 بهمن 8 :: 11:12 صبح ::  نویسنده : فاطمه

                                                       

عدالت خدا

زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: "اى پیامبر خدا! پروردگار تو ظالم است یا عادل؟" داوود(ع) فرمود: "خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟"

زن گفت: "من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم. ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم."




ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

یکشنبه 91 بهمن 8 :: 10:14 صبح ::  نویسنده : فاطمه

                                               

معاون حقوقی جمعیت هلال احمر از تصویب و ابلاغ قانونی خبر داد که بر اساس آن خیرین هلال احمر مبلغی را که به هلال احمر کمک می‌کنند جزو هزینه های آنها لحاظ شده و مشمول مالیات نمی‌شود.

یوسف صنایعی گفت: در اجرای اصل 123 قانون اساسی قانون الحاق جمعیت هلال احمر به فهرست نهادها و موسسات مشمول ماده 172 اصلاحی قانون مالیات‌های مستقیم مورد تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان قرار گرفت و با امضای رئیس مجلس به رئیس جمهور تقدیم شد.

وی افزود: رئیس جمهور هم طی نامه‌ای در تاریخ 12 دی ماه به وزیر اقتصاد و دارایی نوشت تا این قانون اجرایی شود و نام هلال احمر و کمیته امداد بعد از سازمان بهزیستی در قانون ثبت شود. این قانون در صورت تامین اعتبار در بودجه سال 92 اجرایی می‌شود.

معاون حقوقی جمعیت هلال احمر اظهار داشت: با تصویب این قانون اگر خیرین بر اساس اهداف هلال احمر کمک‌های خود را به این نهاد واریز کنند در سیستم مالیاتی این مبالغ جزو هزینه‌های شرکت یا همان خیر لحاظ شده و در سیستم مالیاتی قرار نمی‌گیرد.

صنایعی با بیان اینکه این طرح از سوی هلال احمر به مجلس ارائه شده بود گفت: در زلزله آذربایجان شاهد آن بودیم بسیاری از خیرین کمک‌های بزرگی انجام دادند. مثلا خیری سرویس بهداشتی پورتابل و برخی مواد ضروری ارسال کرد در حالی که باید مالیات آن را هم پرداخت می‌کرد.




موضوع مطلب :
شنبه 91 بهمن 7 :: 9:10 عصر ::  نویسنده : فاطمه

                                     

 

روزگاری مردی فاضل زندگی می‌کرد و هشت‌ سال تمام مشتاق بود راه خداوند را بیابد؛ 

او هر روز از دیگران جدا می‌شد و دعا می‌کرد تا روزی با یکی از اولیای خدا و یا مرشدی آشنا شود.

یک روز هم‌چنان که دعا می‌کرد، ندایی به او گفت به‌جایی برود

در آن‌ جا مردی را خواهد دید که راه حقیقت و خداوند را نشانش ‌خواهد داد.

مرد وقتی این ندا را شنید، بی‌اندازه مسرور شد و به ‌جایی که به او گفته شده بود، رفت.

در آن ‌جا با دیدن مردی ساده، متواضع و فقیر با لباس‌‌های مندرس و پاهایی خاک‌ آلود، متعجب شد!

مرد آن اطراف را کاملاً نگاه کرد اما کس دیگری را ندید. بنابراین به مرد فقیر رو کرد و گفت : روز شما به ‌خیر.

مرد فقیر به ‌آرامی پاسخ داد: هیچ‌وقت روزشرینداشته‌ام !

***********************************************

پس مرد فاضل گفت: خداوند تو را خوشبخت کند !

مرد فقیر پاسخ داد: هیچ‌گاه بدبخت نبوده‌ام !!!

تعجب مرد فاضل بیش‌‌تر شد: همیشه خوشحال باشید…

مرد فقیر پاسخ داد: هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام !!!

مردفاضل گفت: هیچ سر درنمی‌آورم. خواهش می‌کنم بیش‌تر به من توضیح دهید.

مرد فقیر گفت: با خوشحالی این‌کار را می‌کنم.

************************************************

تو روزی خیر را برایم آرزو کردی درحالی‌که من هرگز روز شری نداشته‌ام زیرا در همه‌حال،

خدا را ستایش می‌کنم. اگر باران ببارد یا برف، اگر هوا خوب باشد یا بد، من هم‌چنان خدا را می‌پرستم.

اگر تحقیر شوم و هیچ انسانی دوستم نباشد،

باز خدا را ستایش می‌کنم و از او یاری می‌خواهم بنابراین هیچ‌گاه روز شری نداشته‌ام…

تو برایم خوشبختی آرزو کردی در حالی‌که من هیچ‌وقت بدبخت نبوده‌ام

زیرا همیشه به درگاه خداوند متوسل بوده‌ام و می‌دانم هرگاه که خدا چیزی بر من نازل کند،

آن بهترین است و با خوشحالی هر آن‌چه را برایم پیش‌بیاید، می‌پذیرم.

سلامت یا بیماری، سعادت یا دشمنی، خوشی یا غم، همه‌ هدیه‌هایی از سوی خداوند هستند…

تو برایم خوشحالی آرزو کردی، در حالی‌که من هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام




موضوع مطلب :
شنبه 91 بهمن 7 :: 9:0 عصر ::  نویسنده : فاطمه

                                         

 

"انسان مى تواند زکات را در هشت مورد مصرف کند:

 اوّل: فقیر و آن کسى است که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسى که صنعت یا ملک یا سرمایه‏اى دارد که مى‏تواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست.

دوم: مسکین و آن کسى است که از فقیر سخت‏تر مى‏گذراند.

سوم: کسى که از طرف امام علیه السلام یا نایب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهدارى نماید و به حساب آن رسیدگى کند و آن را به امام علیه السلام یا نایب امام یا فقرا برساند.

چهارم: کافرهایى که اگر زکات به آنان بدهد به دین اسلام مایل مى‏شوند، یا در جنگ به مسلمانان کمک مى‏کنند.

پنجم: خریدارى بنده‏ها و آزاد کردن آنان.

ششم: بدهکارى که نمى‏تواند قرض خود را بدهد.



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

شنبه 91 بهمن 7 :: 8:57 عصر ::  نویسنده : فاطمه

                                      

 

در یکی از شب های سرد زمستان، یک نفر با مرد فقیری برخورد کرد، مرد فقیر به سوی او دست دراز کردو صدقه خواست.
ولی آن شخص بعد از کمی جستجو در جیب هایش پولی نیافت.
فقیر همچنان خیره به او بود و انتظار می کشید و خوشحال از اینکه قرار است به او کمک شود.
آن شخص ناراحت و پریشان شد از اینکه پولی نیافته تا به او کمک کند،
در همین حال دستان سرما زده مرد فقیر را گرفت و رو به او گفت: " برادر عزیزم پولی ندارم که به تو کمک کنم، مرا ببخش "
فقیر در حالی که به او خیره شده بود، بغض کرد و گفت:
" تو بزرگترین هدیه را به من داده ای، تو مرا برادر خطاب کردی و این از همه چیز برای من با ارزشتر است "




موضوع مطلب :
شنبه 91 بهمن 7 :: 8:50 عصر ::  نویسنده : فاطمه

 

                                     

 

فقیری نزد حضرت علی علیه السلام آمد و گفت:« ای امیرالمؤمنین، من از شما خواسته ای دارم.»
امام به او فرمود:« حاجتت را روی زمین بنویس، که من نشانه های گرفتاری و سختی را به روشنی در چهره ات می بینم.»
شخص فقیر روی زمین نوشت:« من فقیر و نیازمندم.»
امام به خدمتکارش قنبر فرمود قدری پول به او بدهد.
فقیر با چند بیت شعر از محبت امام سپاسگزاری کرد.
پس از تمام شدن اشعار او، امام فرمود:« صد دینار دیگر هم به او بدهید.»
در این هنگام شخصی به امام گفت:« ای امیر مؤمنان، او را بی نیاز ساختی.»
امام فرمود:« من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می‌فرمود:« من در شگفتم از گروهی که بندگان را با دارایی خویش خریداری می کنند و مالک آنان می شوند؛ اما انسان‌های آزاد را با احسان و نیکی و کمک خریداری نمی‌کنند.»




موضوع مطلب :
جمعه 91 بهمن 6 :: 3:13 عصر ::  نویسنده : فاطمه

                                  

 

از مکه فروغ ایزدی پیدا شد / سر چشمه فیض سرمدی پیدا شد

در هفدهم ربیع از دخت وهب / نو دسته گل محمدی پیدا شد

                                                   



موضوع مطلب :
<   1   2   3   4   >   
لوگو
به وبلاگ  ☂ مهــر بــــــاران ☂

          خوش آمدید.
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 15
  • بازدید دیروز: 0
  • کل بازدیدها: 48099

Online User
IranSkin